1401 . سن لورنزو نوو، ايتاليا
«هر آنچه را می نامیم، قربانی می شود.»
به تعبیر ما جواب در صورت مسئله، مستتر است.
نام گذاری کلیسا، یا با انضمام نام شخصیت قدسی دیگری بر زبان می نشیند یا با موقعیت مکانی اش. «کلیسای سنت پیترو» «کلیسای واتیکان». در این پروژه عنوان مستتر در آن SAINT GIOVANNI + CHURCH خود راوی تقابل دو شخصیت است. و مهیب تر از آن:
قرائت تقابل مردی ست که منجی بشریت است و در آن سو،
منزلت مردی دیگر که آب مطهر را بر پیکره فرزند خدا ریخته است.
سخن کوتاه کنیم که مسیح تجلی نور است از مشرق و یحیی تعمید دهنده,آب ..
بنابرین پروژه دیالوگیست عریان از تلاقی نور و آب
سه گانه تعلیق
نور درون ویرانهها نفوذ میکند و نه بنا!
1- تقدیر، پیش از مداخلات هر شخص معماری، تکلیف سقف این بنا را روشن کرده است. سیر تاریخی تعلیق در سرنوشت سقف، خود گواهی ست تام بر اینکه سقف همواره بر تنه بنا سنگینی کرده و گویی تصمیم از پیش بر این استوار بوده که بنا هرگز سقف نداشته باشد.خوانش ما در مواجه با طرح الحاق حجم فوقانی غایب به بنا، به مثابه اصراری ست بر هیچ!
2- در سویی دیگر در جهانبینی معمار مولف اثر و با فرض مشارکت او و دیگر هم عصرانش در این تصمیم، معماری همواره تمثیلی(آیینه ای) از هستی بوده و به این ترتیب خوانش معمار از سقف، همان گنبد فیروزه ای آسمان می باشد. با نظر به این استدلال, طرح یک سقف صاف مدرن, مواجه سهل انگارانهای ست با خوانش تارتارینو از سقف کلیسا.
نتیجتا بنا از برون همچون ما قبل، چشم انداز همیشگی رها شدهء خود را حفظ کرده و از درون, فرصت بازتولید مفهوم تاریخی سقف گنبدین را یافته اما با مصالح و ادبیات روزگار!
مندائیان
برداشت اول: (راستای X,Y)
همنشینی عینی تقابل مسیح با یحیی، بواسطه آب ترجمان می شود.رابطی که در در تمام شمایل نگاری ها، عامل وصل دست یحیی ست با پیکره مسیح. از سویی اکوسیستم فیزیکی و متافیزیکی پیروان یحیی که همواره در همجواری با آب روان نمود داشته و از سویی دیگر بواسطه ارجاع تاریخی ای که حاکی از وجود قناتی قدیمی در محوطه دارد, نقش جریان آب کلیدی بنظر می رسد.
این یافته حقیقت این کلیسا بنظر می رسد و نه برداشتی شخصی و تصوری صرف!
بدین منظور با بررسی محیطی متوجه بر نهری در نزدیکی کلیسا (fosso del ponticello) شدیم که به تعبیری محور عمودی اتصال شهر به دریاچه است؛ سرچشمه آن از سوی شهر و سرریز آن به دریاچه است. روانه کردن آب این نهر و یا لحاظ یک جریان سیرکوله مصنوعی آب تا حوض OCULUS، و گذراندن آب روان از کنار سرسرای 12 زائر دو دستاورد می توان داشته باشد:
- با اشارهای دینی-تاریخی, تصمیم جانمایی محدوده اقامتی در کنار جوی روان و همچنین احیای راه آب قنات، غنای معنوی بیش از پیش مییابد.
- کلیسا بعنوان یک مدیوم در جریان شهر با دریاچه مشارکت می کند.
برداشت دوم: (راستای Z)
یافته های تاریخی محلی، حاکی از استقرار قلمروی تمدن اتروسکا دارد.آنچه بنظر میرسد فضای انسان-ساخت این مردمان عموما با تدفین معماری در دل خاک نمود می یافته است. این ارجاع تاریخی و همچنین عاملی دیگر یعنی حفظ یکتایی کلیسا در روی سطح زمین دو دلیل بوده تا فرض بر این باشد که؛ هر چه جز کلیسا (اقامتی+آئودیتوریوم) است، باید دفن شود. با توجه به اقلیم گرم و مرطوب، فضاهای زیست در زیرزمین محاط در راهرروها ویدهایی در جهت های مختلف جهت سیرکوله هوای بیشتری هستند.
با نظر به روایت ظهور یحیی و با علم به اینکه معماری در مواجه با مفهوم ظهور رفتاری عمودی در محور Z به خود می گیرد، نقش آب بعنوان مدیومی که منعکس کننده عالم بالاست، در معماری سنتی کهن اقوام ملل بارز است.
این تفسیر در طرح پیشنهادی ما در دو نقطه یکی وید روی حوض و دیگری بواسطه رابطه درونی ای که (محور جوی آب) بین سرسرای 12 زائر با کلیسا بواسطه (انعکاس تصویر کلیسا) در آب متجلی می شود.
متراژ بنا:
متراژ زمین:
کارفرما:
تیم طراحی:
طراح داخلی:
رندرینگ:
همیار تصویرسازی:
سازه:
مکانیکال/الکتریکال:
وضعیت:
17,000 متر مربع
1,605 متر مربع
موسسه مطالعاتی احیای ایتالیا
نگین موسوی
فائزه کلهر
مونا افرازی
محسن حمزه لوئی
نگین موسوی
پیمان یداللهی
ایرج لطیفی
طرح پیشنهادی