تشرف
« تا کسی از نو زاده نشود، نمیتواند پادشاهی خدا را ببیند »
یوحنا 3:3
به کار و همکاري پايان داد/
به مدت پنج سال از فعاليت حرفه اي کناره گرفت و
سرگرداني هاي روحي داشته را گره زد به سرگرداني هاي زميني
ابتدا با ماشين به مدت چند ماه راهي جاده ها شد؛ بي مقصد!
از دل خيس خوردن هاي با خود، دوچرخه (شفيق دوره کودکي) از خزينه خاطرات بيرون جهيد/
به اين اميد که شايد اين ممزوج شدن چرخ با چرخ روزگار ، گره اي بگشايد/
مشغول سفرهاي خارجي و پروژه هاي فکري خود با دوچرخه شد که اين کنکاش دروني و پالايش نفس در قالب تاريخي کوچ نشيني اش ، مسير فکري پيشين را تغيير داد/
اين سؤال که -خود و غير خود کيست- او را سالها با خود چرخاند و غلطاند/
سفر با دوچرخه هم شخصي شد؛ عاري از هرگونه جنبه ورزشي و سياحتي، به دو کارگاه دروني
خودشناسي و
انسان شناسي
تبديل شد/